نشست هاي مدرسه ای آذر ماه 95

نشست هاي مدرسه ای  استانزنجان

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای 8*شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب:حضرت علی بن موسی (رضا ) (ع) : * نویسنده:مهدی وحیدی صدر  * معرفی‌کننده: علی رضا یوسفی

* ناشر:براق* سال نشر:1385   *موضوع:دین

متن معرفی ...

گنجشک تنهایی بود بال بال می زد . این سو و آن سو می پرید . گاه روی شاخه ی درخت سیب می نشست و به امام رضا (ع) خیره می شد . باز می آمد و جیک جی کنان بالای سر امام پرواز می کرد . گنجشک چه می خواست بگوید ؟ آیا برایش اتفاقی افتاده بود یا به سرش زده بود که بازیگوشی کند ؟ سلیمان خوب خیره شد به گنجشک  . امام رضا (ع) قدم زنان امام با دقت به گنجشک نگاه می کرد . سلیمان چندبار آمد جلو که پرنده را کیش کند امام نگذاشت . بگذار ببینیم چه می گوید . چشم های سلیمان از تعجب گرد شد . هوا بوی شکوفه می داد . عطر شکوفه های سیب در باغ پیچیده بود . سرو صدای گنجشک بیشتر شد . امام ایستاد و رو به سلیمان گفت : می دانی این گنجشک چه می گوید ؟ نه سرورم ! امام گفت : گنجشک به من می گوید که ماری به آشیانه ام آمده و می خواهد جوجه هایم را بخورد به من کمک کنید . امام رضا (ع) چوبی به سلیمان داد و گفت آن مار اا از بین ببر . او دوید تا به لانه ی گنجشک برسد . او از نزدیک مار را دید و چند ضربه ی محکم به مار زد و مار مرد .و سلیمان خوشحال شد و رفت تا ماجرا را برای امام رضا(ع) تعریف کند .

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای 8  *شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب:هیزم و گناهان کوچک : * نویسنده:هیئت تحریریه   * معرفی‌کننده: امیر حسین عزیزخانی

* ناشر:براق* سال نشر:1386 *موضوع:دین

متن معرفی ...

یک روز پیامبر (ص) با یارانشان به سفر رفته بودند .و اصحاب پیامبر (ص) در طول سفر خسته شدند و گفتند که استراحت کنند . پیامبر (ص) به آنها فرمودند تا هیزم جمع کنند و یارانشان گفتند در این صحرای خشک چوب نیست و یارانشان کم کم چوب جمع کردند و روی هم گذاشتند و خیلی شد و پیامبر (ص) به یارانشان فرمودند گناهان مثل این چوب ها کوچک و بزرگ جمع می شوند .

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای 8  *شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب:امام جواد (ع) : * نویسنده:مهدی وحیدی صدر  * معرفی‌کننده: امیررضا یوسفی

* ناشر:عروج اندیشه  * سال نشر:1385   *موضوع:دین

متن معرفی ...

امام جواد (ع) پسر امام رضا (ع) می باشد و مادر مهربانش خیزران نام داشت . ایشان نهمین جانشین رسول خدا (ص) است . وقتی به دنیا  آمدند امام رضا (ع) درباره ی ایشان فرمود : فرزندی برای من بدنیا آمد که شبیه حضرت موسی (ع) شکافنده ی دریاست و مانند حضرت عیسی (ع) می باشد . امام رضا (ع) به فرزندش خیلی علاقه داشت ، او را می بوسید و به سینه اش می چسباند . حضرت جواد (ع) به پدرشان شباهت زیادی داشتند و مانند او پاک و نورانی بودند . ایشان مانند گوهر پاک و برتر بودند ولی امام رضا (ع) فقط مدت 5 سال توانست کنار فرزندش باشد .

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای 8  *شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب: علی بن ابی طالب (مرتضی)(ع) * نویسنده:زهرا یعقوبی و فاطمه بختیاری  * معرفی‌کننده: انسیه عزیزخانی

* ناشر:براق* سال نشر:1388   *موضوع:دین

متن معرفی ...

امام علی (ع) امام اول شیعیان هستند . همسر ایشان حضرت فاطمه زهرا (س) است .امام در 21 رمضان سال 40 هجری توسط ابن ملجم مرادی به شهادت رسیدند . مدت امامت ایشان سی سال است . تاریخ ولادت ایشان 13 رجب است . محل دفن ایشان در نجف اشرف است . مدت عمر ایشان 63 سال بود .نام پدرشان ابی طالب و مادرشان فاطمه بوده است . لقب ایشان امیرالمومنین ، کنیه ابوالحسن است . مقام ایشان امام اول است . تعداد فرزندانشان 12 پسر و 16 دختر بوده است .

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای 8  *شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب: علی بن ابی طالب (مرتضی)(ع)  * نویسنده: فاطمه بختیاری* معرفی‌کننده: کیمیا محمدی پارسا

* ناشر:براق – کمال اندیشه* سال نشر: 1388 *موضوع:دین

متن معرفی ...

هوا گرم و آفتابی بود امام علی (ع) سبدی به دست گرفت و از خانه خارج شد . مقداری آرد و گوشت و خرما تهیه کرد و در سبد گذاشت . به خانه ای رسید که چند کودک و مادرشان در آنجا زندگی می کردند . پدر آنها در جنگ شهید شده بود . امام همه ی چیزهایی را که تهیه کرده بود به مادر بچه ها داد تا برای آنها غذا درست کند . آنگاه به سوی کودکان رفت با دست خود خرمایی در دهان آنها گذاشت و مشغول بازی شد . او مانند یک پدر نسبت به آنها مهربان بود و آنها را خیلی دوست می داشت . بچه ها هیچ گاه خاطره ی آن روز را فراموش نکردند .

*شماره نشست:نشست کتابخوان مدرسه ای8*شهرستان: ابهر      * كتابخانه:   باقرالعلوم (ع)      *ماه برگزاري:آذر 95

*کتاب:امام حسن عسکری (ع) * نویسنده: مهدی وحیدی صدر * معرفی‌کننده:ساغر عزیزخانی

* ناشر:عروج اندیشه* سال نشر: 1385 *موضوع:دین

متن معرفی ...

امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام ماست او در مدینه به دنیا آمد . نام پدرشان امام هادی (ع) و نام مادرشان سوسن  بوده است . ایشان در خردسالی به همراه به همراه پدر و مادرشان به سامرا رفتند و همانجا ماندند و ایشان بیست ساله بودند که پدرشان شهید شد و ایشان به امامت رسیدند و ایشان بسیار درستکار و مهربان بودند و مردم را به خدا پرستی دعوت می کردند و خلیفه ی ستمگر که معتمد عباسی بود امام را مسموم کرد و به شهادت رساند و فرزندشان حضرت مهدی (عج)به امامت رسیدند و ما منتظر ظهورشان هستیم .